نتایج جستجوی عبارت «غلامرضا باقری خواجه‌جمالی مدرسه وقار گلزار شهدا ۱۳۴۷/۳/۲ ۱۳۶۵/۱۲/۱۸ ۱۳۶۷/۳/۴ ۱۳۶۶/۳/۱۷» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید منصور منصوری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد منصور منصوري »
بسم الله الرحمن الرحیم و لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء‎‏ٌ عند ربهم یرزقون. مپندارید که آنان که در راه خدا کشته شده‌اند مرده‌اند بلکه آنان زنده‌اند و نزد خدای خود روزی می‌خورند. به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان. با درود و سلام بر پیشگاه حضرت بقیه‌الله الاعظم، مهدی موعود(عج) و نائب بر حقش، امام خمینی. با سلام به تمام امت اسلامی ایران، امت شهیدپرور ایران، الآن در زمانی هستیم که زمان امتحان و آزمایش است، هر...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید اسماعیل چهارراهی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد اسماعيل چهارراهي »
پاکی و زیبایی گل‌های بهاری در چهره‌اش هویدا بود، او که همراه با بهار در اولین روز از فروردین‌ماه سال ۱۳۴۷ در روستای ده‌زیر از بخش آباده طشک از توابع شهرستان نی‌ریز، در خانواده‌ای مذهبی چشم به جهان گشود. اسماعیل مرد کار بود و باهمت، آنگاه‌که دوره دبستان را در مدرسه شهید آیت‌الله صدرِ روستای ده‌زیر به‌پایان برد، تصمیم گرفت در شغل شریف کشاورزی روزگار خود را بگذراند. تجاوز دشمن را به کشور اسلامی خود برنتافت و به...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید رمضان خورشیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد رمضان خورشيدي »
فروردین سال 1347 یادآور درخشش خورشید وجود کودکی زیبا در روستای مشکان از توابع نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین و دامدار می‌باشد. این کودک را پدر «رمضان» نامید و با همت مادر، اورا به آداب مسلمانی تربیت کردند. آنگاه که توان فراگرفتن علوم روز را بدست آورد دوره ابتدائی را در دبستان شهید آیت (ششم بهمن) مشکان آغاز کرد و با موفقیت به پایان برد. سپس دوره راهنمایی را در مدرسه ابوریحان شروع کرد. احترام به معلم‌ها و همکلاسی‌های...
دوای دل درد
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در سال 1365 که گردان کمیل مدتی در خط خرمشهر مستقر بود، تدارکات گردان در یکی از ساختمانهای نزدیک خط مستقر شده بود. بچه‌های تدارکات گردان شبها نوشابه‌ها را درون یخدانهای بزرگ می‌گذاشتند تا برای فردا خنک شود. در اواخر شب موقعی که بچه‌های تدارکات خواب بودند آقای غلامرضا نصرتی می‌گفت: من دلم درد گرفته و دوای دل درد می‌خواهم. این رمزی بود که باتفاق به نوشابه‌های خنک تدارکات گردان تک می‌زدیم‌.  ...
شهدا سال ۶۷ -وصیتنامه شهید ادهم توکل
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد ادهم توکل »
بسم‌الله الرحمن الرحیم ومالکم لا تقاتلون فی سبیل‌الله المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان. الذین یقولون ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهل‌ها و اجعل لنا من لدنک ولیا و اجعل لنا من لدنک نصیرا (سوره نساء، آیه ۷۵) بنام خدایی که هرکه را می‌خواهد عزیز می‌کند و هر که را بخواهد خوار و ذلیل می‌گرداند. بار خدایا! هم‌اکنون که وصیت‌نامه می‌نویسم، تو خود می‌دانی که آماده‌ام و مرا نیز خود به اینجا کشانده‌ای. پس ای خدای کریم! اگر...
شهدا سال 59 -زندگینامه شهید رمضان آفتابی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ »
روستای مشکان از توابع نی‌ریز، در سال 1337 شاهد تولد کودکی بود که خانواده‌اش بعد از گفتن اذان و اقامه به گوش وی، نامش را رمضان نهادند. گذشت فصلها یکی پس از دیگری، اورا چالاک و برومند کرد و برای کسب دانش راهی مدرسه‌اش نمود. دوره ابتدایی را در مدرسه جاماسب پشت سرگذاشت. نبودن مدارس سطوح بالا در روستا و مشکلات راهها برای رفت و آمد، دست به دست هم دادند و علی‌رغم شوق و اشتیاق فراوان، اورا...
شهدا سال 66 -وصیتنامه شهید سید علی اکبر محبی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید سید علی اکبر محبی »
در مسلخ عشق جز نکو را نکشند روبه صفتان زشت خو را نکشند گاهی از خود می‌پرسیم که ما را چه می‌شود که اینگونه آزمندانه به دنیا چسبیده‌ایم و حریصانه به دنبال آرزوهای مادی و دست نیافتنی هستیم. گویی فراموش کرده‌ایم که وقتی آمدیم برهنه بودیم و آنگاه هم که می‌رویم جز تکه‌ای پارچه با خود نخواهیم برد. برای درمان این درد بی‌درمان باید بار دیگر زندگی شهیدان را ورق بزنیم و یک یک آنها را از نظر بگذرانیم....
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید سعید مهدی پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
در سومین روز از اردیبهشت سال ۱۳۴۷، همان زمان که دست‌های بخشنده آسمان، زمین را با بارش باران‌های بهاری سرسبز و پرطراوت کرده بود، میان خانواده‌ای مذهبی در روستای ایج از توابع شهرستان استهبان، کودکی چشم به هستی گشود که زندگی را برای پدر و مادر سبزتر کرد. نام او را سعید نهادند و به تربیت او پرداختند. هنوز چند صباحی از نوازش دست‌های پرمهر مادر بر سر سعید نمی‌گذشت که آن دست‌ها با مرگ مادر سرد شدند...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید حسین اسماعیلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد حسين اسماعيلي »
بسم الله الرحمن الرحیم ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان الله لهم الجنه، یقاتلون فی سبیل‌الله فیقتلون و یقتلون وعداً علیه حقاً فی التوراه و الانجیل و القرآن و من او فی به عهده من الله، فاستبشروا ببیعکم الذی بایعتم به و ذلک هو الفوز العظیم. 1 خدا مال و جان اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده آنها در راه خدا جهاد می‌کنند که دشمنان دین را به قتل رسانند و یا خود کشته شوند...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علی محمد معانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد علي محمد معاني »
بیستم اسفند 1346 آن زمان که طبیعت خود را برای رویش و حیات تازه‌ای آماده می‌کرد، غنچه‌ای زیبا در میان خانواده‌ای متدین جوانه زد و با اولین گریه‌های خود آغاز حیات نوینی را اعلام کرد. آغوش گرم خانواده پذیرای او شد و نام زیبای «علی‌محمد» که نشان از علاقه آنها به بنیانگذاران مکتب اسلام و تشیع داشت را برای او انتخاب کردند. کودکی را که پشت سر نهاد، راهی دبستان بختگان شد و دوره ابتدایی را با موفقیت...